رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
-
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 160
فهمید منظورم چیه و دارم با چه چیزی تهدیدش میکنم چون دستش مشت شد و بلند خطاب…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 159
” نیما ” وقتی آیناز اونطوری باهام حرف زد و گفت بهم اعتماد نداره به قدری عصبی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 158
بوی عطرش بود یا آرامشی که از امنیت توی بغلش بودن نصیبم شده بود که باعث شد کم…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 157
سری به تایید حرفش تکونی دادم دندون قروچه ای کرد و با خشم گفت : _دیدی گفتم…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 156
_نه نه چیزی نشده عالیم _اوکی پس اگه میشه ادامه حرفامون بمونه برای بعد ، چون میخوام…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 155
ناباور با دست به خودش اشاره ای کرد _با منی ؟؟ از گوشه چشم نیم نگاهی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 154
_میگم تو ندیدی کسی توی اتاق رئیس بره ؟؟ دلهره به وجودم ریشه زد دست لرزونم روی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 153
_بخاطر اون دختره ؟؟ یکدفعه انگار تازه دوهزاریش افتاده باشه که منظورم چیه ، چشماش گرد شد و ناباور ادامه…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 152
چهارستون بدنم به لرزه دراومده بود گیج فقط دور خودم میچرخیدم و نمیدونستم باید چیکار کنم لعنتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 151
تموم مدتی که میگشتم و خرید میکردم سنگینی نگاهی روی خودم احساس میکردم ولی همین که به…
بیشتر بخوانید »