رمان
-
رمان استاد خاص من پارت 6
غرق خواب بودم که حس کردم یه ضربه سنگین تو صورتم خورد و درد شدیدی توی بینیم پیچید که…
بیشتر بخوانید » -
رمان آب و آیینه
برای خواندن این رمان به آدرس زیر مراجعه کنید http://phoniix.mihanblog.com و رمان نبض و رییس کارمند مغرور در این آدرس……
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 5
با این حرفم ابروهاش به هم گره خورد و خواست به سمتم بیاد اما دقیقا وقتی که داشت میز…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 23
نعیم پوفی کشید… چرا از هر راهی می رفت تا بتواند کمی با دل این دختر بازی کند…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 22
مازیار با حرص به اشکان چشم غره رفت. ناهید با اکراه گفت: زیاد تو سلیقه ی ما نیست. ابروهای…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 4
رفتم بیرون و گفتم: _۲۴آخه سنی نیست پدر من اوله جوونیمه چرا انقد عجله دارین شما؟ بابا یه اخم…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من
رمان استاد خاص من نویسنده: محیا داودی ژانر : عاشقانه / طنز پراید قشنگم و توی پارکینگ…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 3
با تموم نفرتی که همین امروز نسبت بهش تو دلم ایجاد شده بود تصمیم گرفتم یه قهوه باهاش بخورم……
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 2
پونه رو مهمون یه بستنی کردم. البته انقدر خندیدیم که همش آب شد و ریخت رو لباسامون! اما…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 1
پراید قشنگم و توی پارکینگ دانشگاه پارک کردم و خواستم از ماشین پیاده شم. بازم دیرم شده بود!…
بیشتر بخوانید »