رمان
-
رمان مرگنواز پارت 2
به نظر من هر زن درست شبیه یک ماده شیر براى خودش قوى و با صلابت است، بی نیاز…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 14
نزدیکای خونه بودیم که یه دفعه یلدا دستم و گرفت: _عماد ‘جونم’ی گفتم و به مسیر روبه روم…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 32
شادان لب زد:مامان؟ -تو یکی حرف نزن. شادان نفس عمیقی کشید. نگاهش بست نشین خوش رنگ چشمان فردین شد.…
بیشتر بخوانید » -
رمان حرارت تنت پارت 32
برای صبحونه دور هم می شینیم که کسری میگه : می ذاری بمونه ؟ مسیح کلافه نگاش میکنه و…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرگنواز پارت 1
فصل اول افروز: اجراى بى نظیر امشبش، این باران خیابان “کرنتنر اشتراسه” امشبِ وین را براى من بهترین…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرگنواز
رمان مرگنواز نویسنده : زینب ایلخانی فصل اول افروز: اجراى بى نظیر امشبش، این باران خیابان “کرنتنر…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 13
با همه اتفاقاتی که افتاد اون شب هم به پایان رسید و حالا دوسه روزی از اومدن من…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 31
-چی؟ به سمتش برگشت و گفت:گیریم یه نفری، دوستات نمی خوان بیان پیشت؟ مهمون نمی خواد بیاد؟ جا دو…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 30
با خستگی به سر کار رفت. تمام شب را شیلا به خاطر دل دردش گریه کرده بود. پا به…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 12
با شنیدن صدای بابا انگار دنیا رو سرم آوار شد که فقط نگاهش کردم و یکدفعه با کشیده شدن…
بیشتر بخوانید »