رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
-
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 120
_باید بر….. باقی جمله ام با درد بدی که یکدفعه توی گلوم پییچد نصف و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 119
دندونامو روی هم سابیدم و خشمگین زیرلب زمزمه کردم : _مگه از روی نعشه من…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 118
_اوکی چشم با باز شدن درهای آسانسور باعجله وار شدم و دکمه پارکینگ رو فشردم بعد از سوار شدن…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 117
بعد از این حرف صدای پاهایی که دور و دورتر میشدن نشون از رفتنش میداد کلافه شامپو مخصوص…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 116
_نمیدونم دقیق ولی شاید حدود دوماهی باشه _اوکی بلند شد و گفت : _گلم برو روی تخت پشت پرده دراز…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 115
بالاخره وسط یه عالمه وسیله بازی ایستادم که جورج رو به روم ایستاد و با چشمایی که برق میزدن خیره…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 114
سری تکون دادم _چشم !! ضربه آرومی روی نوک بینی ام زد _چشمت بی بلا عروسکم !! دهن…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 113
در واقع حس نزدیکی و دوستیه بینمون اینقدر قوی بود که وقتی کنارش بودم حس امنیت و مهم…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 112
جلوی چشمای بهت زده ام لبخندی گوشه لبش سبز شد و زیرلب زمزمه کرد : _اوکی یه لحظه نمیدونم…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 111
جا خالی داد که با نفس نفس اضافه کردم : _مال منه و هر بلایی که بخوام سرش…
بیشتر بخوانید »