رمانرمان استاد مغرور منرمان های آنلاین

رمان استاد مغرور من

4
(94)

رمان استاد مغرور من

 استاد مغرور من

نویسنده : ترنم
ژانر : عاشقانه

روی صندلی لم دادم و مثل کارگاه به در کلاس خیره شدم .

میخواستم ببینم این کیه که جای استاد حسامی اومده و نصف بچه های کلاس به و به چه چه قد و قامتشو میکنن .

یکی از علایقم این بود که بقیه رو با خاک یکسان کنم
الان هم منتظر بودم استاد تازه وارد بیاد تا اون غرورش و که بچه ها ازش تعریف میکردن و خورد کنم و ته دلم لذت کارم و ببرم .

یکی از پشت محکم زد رو شونم و گفت
_چته؟؟ غرق شدی؟

بدون این که برگردم گفتم:
_خفه تا بلند نشدم… تمرکزمو بهم میریزی نمیتونم حال این استاد جدید رو بگیرم .

آب و از لب و لوچه اش آویزون شد و گفت :
_ترانه نمیدونی چی جیگریه عین این هنرپیشه ها میمونه مثل اون پسره چی بود اسمش؟

یکم به کله ی پوکش فشار آورد و با هیجان گفت:
_آها کوزی… مثل اونه… حتی خوشتیپ تر از اون

با چندش پسش زدم و گفتم
_جمع کن خودتو عقده ای پسر ندیده

تا خواست حرف بزنه در کلاس و باز شد
با دیدن مهرداد که با یه تیپ رسمی و کیف به دست اومد داخل رنگ از رخم پرید

حق با فری بود زیادی از حد خوشتیپ شده بود
اون وقت هایی که من میشناختمش خبری از این هیکل و قیافه نبود اما الان…

با ترس از این که منو ببینه فوری رفتم زیر میز
فری با دیدنم خندید و گفت:
_چی شد پس افتادی؟

دستم و روی دماغم گذاشتم و گفتم:
_خفه احمق این مهرداده فکر کنم باید کل این واحد و بردارم تا چشمم به چشمش نیوفته

با تعجب گفت
_میشناسیش؟

تا خواستم بگم من یه زمانی دوست دختر این استاد تازه وارد بودم صدای مهرداد بلند شد

_اون جا چه خبره؟

هول شدم و تا خواستم بلند بشم سرم محکم خورد به میز .
انقدر دردم گرفت که مهرداد و فراموش کردم و یه ریز شروع به غر زدن کردم :
_اوف بر پدر سازنده ی دانشگاه لعنت که از روزی که من پامو گذاشتم توی این خراب شده یه روز خوش ندیدم

صدای یواش فری و شنیدم
_ترانه خفه شو کل کلاس ساکت شدن دارن غر غر های تورو گوش میدن .

با یاد آوری مهرداد یکی زدم تو سرم و گفتم:
_فری یه جوری سرشو گرم کن نیاد این ور

زیر لبی گفت:
_دیگه دیره چون داره میاد

قلبم اومد توی دهنم ، فوری کتابم و از روی میز برداشتم و گرفتم جلوی صورتم
صدای قدم های مردونه ی مهرداد و پشت بندش عطر تلخش و حس کردم

لبم و گاز گرفتم… دقیقا بالای سرم وایستاده بود.
بدون عکس العمل منتظر موندم تا ببینم چطوری رسوا میشم تا این که صداش اومد:

_خانم محترم شما اونجا چیکار میکنید ؟

خندم گرفت… یه زمانی عشقش بودم الان بهم گفت خانم محترم .
البته اون از کجا میخواست بدونه منم!

در کمال پررویی و خونسردی بدون اینکه کتابو از جلوی صورتم کنار بدم گفتم

_دارم درس میخونم.

حرصی گفت :

_زیر میز جای درس خوندنه؟

مثل همیشه نتونستم جلوی زبونم و بگیرم:
_پ ن پ روی میز جای درس خوندنه.

از نفس های بلندش فهمیدم عصبانیش کردم
بیشعور زد به سیم آخر و با یه حرکت کتاب و از دستم چنگ زد

دهنم باز موند و مثل احمقها بهش خیره موندم .
مهرداد هم با دیدن من…

 

هر چهار تا جلدش تو کانالمون موجوده 

 

کانال تلگرامی سایت رمان من ایجاد شد 
لینک و کپی کنید و در تلگرام پیست کنید

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا : 94

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نوشته های مشابه

‫75 دیدگاه ها

    1. رمان های دیگر را به صورت اسم های دیگه و در همون قالب زده باید بزنی فصل دو و فصل سه مثلاً فصل ۲ نوشته عروسی استاد فصل ۳ استاد خلافکار من

  1. مسخره و بی مزه ترین رمانی که خوندم یه دختر ۲۰ ساله با عقلی که بیشتر به یه دختر ۱۲ ساله می خورد یکی از نقش های اصلی داستان و یه مرد ۳۰ ساله هم که هرکی رو تو خیابون میبینه میگیره زیر کتک و تعادل نداره اون یکی نقش داستان . در کل رمان چرت و فوق العاده بی محتوا و مزخرفی بود

  2. سلام و خسته نباشید
    من یه رمانی رو توی سایتتون داشتم میخوندم به اسم استاد متجاوز من که سه تا فصل داشت فصل اول ازدواج ایسان و دامون فصل دوم تصادف ایسان فصل سوم بودن ایسان تو خونهی شاهرخ من تا پارت بیستو پنج فصل سه ذو خونده بودم و منتظر بودم بقیش بیاد بعد از یه مدتی اومدم که بخونم دیدم نیستش یعنی هر چقدر دنبالش گشتم نیورد واسم میخواستم بپرسم که ایا این رمانو فیلتر کردین ؟اگه فیلتر کردنی از کجا میتونم بخونم ادامشو از چه سایتی ؟

  3. سلام من یه رمانیو توی سایت شما داشتم میخوندم به اسم استاد متجاوز من که سه فصل بود فصل اول تا ازدواج با دامون فصل دوم تا تصادف ایسان و فصل سوم توی خونه ی شاهرخ من تا پارت بیست و پنج فصل سه رو خونده بودم منتظر بودم ادامش بیاد که دیدم این رمانو دیگه تو ساییتون نیس یعنی هرچقدر تو سرچ میزدم نمیورد رمان میخواستم بپرسم ایا فیلترش مردین این رمانو ؟کجا میتونم بخونمش ؟

  4. سلام ببخشید یه سوال دارم لطفا زود جواب بدید الان فصل اول که استاد مغرور من بود فصل دوم عروس استاد فصل سوم استاد خلافکار خب. تا اینجا اوکی ول حالا ادامش چیه ینی فصل چهارم مجموعه های همین استاد دانشجو چیه اسمش خیلی مشتاقم

  5. رمان خیلی خوبی بود بعدش هم که گفته بودین بقیش رمان عروس استاد هستش رو من خوندم اما خیلی ناراحت کننده تموم شد هانا و آرمین به هم نرسیدن واقعا رو من خیلی تاثیر گذاشت 😭😢
    من الان اول استاد مغرور من رو خوندم بع د عروس استاد بازم ادامه داره ؟!
    اگه میشه ادمین لطف کنه جواب بده من واقعا اینو می خوام بخونم خیلی خوب بود این فصل اما عروس استاد که ادامشه ناراحت کننده
    اگه میشه بگین بقیه داره یا نه و اگه بقیه داره اسم اون رمان چیه
    ممنون از سایت خوبتون 😍😉

    1. آنیتای عزیزم،
      جلد بعدی این رمان استاد خلافکار هست که تو سایت رماندونی پارتگذاری میشه،
      تو گوگل سرچ کنید،
      در مورد امیر و لیلی هست و در اخر آرمین و هانا هم وارد داستان میشن

  6. من رمان عروس استاد رو توی تلگرام خوندم شخصیتهایی که توی استاد مغرور من بود توی عروس استاد به کار رفته بود مثل استاد آریافر_ استاد تهرانی ، هانا،آرمین،
    آیا این دو رمان به هم ربط دارن

  7. سلام من تا پارت ۳۰ تو سایت شما خوندم ولی میخوام بقیشو ینی جلد دوم روهم بخونم اما وقتی روی لینک سایتی کا گذاشتین کلیک میکنم رمان عروس استاد میاد من چی کار کنم کا بتونم جلد دوم استاد مغرور من رو بخونم لطفا راهنمایی کنید ممنون

  8. سلام معذرت میخوام چرا از پارت 16دیگه باز نمیشه کوفت ادم میشه یه رمان بخونیم چند روزه دنبال تمام پارت ها بودم حالا شما لطف کردین بدون هزینه گذاشتین اما فقط تا پارت 15تونستم بخونم اعصابم خرد شد به خاطر این وضع لطف کنید پارت هارا باز کنید تا رمان رو بخونم……

  9. عاقااا چرا اینجوریه اخه از یه جایی میپره یه جا دیگه
    باباش کشته شد باز پرید یه قسمت دیگه از اولش گفت
    کلا قاطی پاتی چرا اخه اینجور😡😡😡😡

  10. ای بابااااااا(*´>д<)
    این چه وضعشه????
    دو سه روزه هی میام
    میخوام رمان استاد مغرور من رو بخونم
    مدام می ره توی یه سایت دیگه
    کلی میگردم لینک ها و صفحه هارو
    آخرش هیچی ب هیچی😒

  11. کجاش قشنگه خیلی هم مسخره بود یعنی چی تودانشگاه استاد جلو همه دانشجوشو میبوسه هیشکیم هیچ کاری نمیکنه حتی رئیس دانشگاه یا حراست
    یا اونجایی که تو ماشین تو کوچه بن بست همیدیگرو میبوسن یه دفعه پلیسو میبنن که پلیسم هیچ کاری نمیکنه حداقل یه کلانتری ای تعهدی چیزی . نویسنده زیادی رفتی تو رمانت

  12. پس باید بگم اگه نویسنده رمانش رو برای فروش نگذاشته یک سری دزد رمان دارن در یک کانال به قیمت 16 هزار تومن رمانش رو میفروشن …
    من اسکرین شات گرفتم ….

    1. حتی اگه به قول شما دزدی هم باشه بازم نمی ارزه 16 هزار تومن من به شخصه حتی هزارتومن هم حاظر نیستم به همچین رمانی با همچین قلمی پول بدم:))

  13. عاشقتم ادمین جان,کلی من دنبال پارت اخر این رمان گشته بودم تابلاخره تو سایپ شما پیداش کردم خیلی ممنونم
    پایدار باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا