رمان
-
رمان عاشقتم دیونه جلد دوم قسمت 3
ارژنگ با خنده سرشو پایین انداخت و چیزی نگفت، یهو عمو بلند گفت: _دیانا چطوری؟ سرمو بالا گرفتم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه جلد دوم قسمت 2
عصبانی فاطیما رو پس زدم و گفتم : -ولم کن اینو ادبش کنم میمون، مرده شور خودتو عشقتو ببرن…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه جلد دوم قسمت 1
بسم الله الرحمن الرحیم #پارت1 ازاستاد اجازه گرفتم و برای فاطیما سری تکون دادم بااخم به گوشیم که شماره…
بیشتر بخوانید » -
رمان حرارت تنت پارت 24
اخم میکنم و میگم : به آسو میگی راسو ؟!؟!؟!؟!؟ کسری و اهورا هم به آشپزخونه میرن و کسری…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه جلد یک
نویسنده : حانیا بصیری ژانر: #عاشقانه #طنز جلد اول داستان درباره دختریه که از قشر تقریبا متوسط جامعه…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه پارت آخر
-نمیخوام بزنمت که، بیا این پولو بگیر برام بلیط اتوبوس جور کن. بابا که دید حریف نن جون نمیشه نفس…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه پارت 8
—رسیدیم،لطفا همینجا وایستا تا من ماشینو پارک کنم . باشه ای گفتم و پیاده شدم ،ماشین آرش حرکت کرد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه پارت 7
-سلام جناب مهندس آریایی. سرمو به سمت صدا چرخوندم، با دیدن چهره آرش ابرویی بالا انداختم و گفتم :…
بیشتر بخوانید » -
رمان عاشقتم دیونه پارت 6
-فرمایش؟ دستپاچه گفتم :-خسته نباشید. -تشکر. بایدم بهش خسته نباشید گفت، این زن نیست دستگاه جوجه کشیه. صدامو صاف…
بیشتر بخوانید »