رمان
-
رمان من یک بازنده نیستم پارت 68
الوند با ماشینش که درون پارکینگ باشگاه بود از آنجا بیرون زد. کمی از شهر فاصله داشت. پا روی…
بیشتر بخوانید » -
رمان حرارت تنت پارت 39
به حالت زاری می گه : نهان توضیح میدم عزیزم … آروم باش …تو .. تو فقط از خونه ی…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 67
فردین با مهربانی نگاهش کرد. دخترک زیبا! همسر نازش… -می دونی که مهم نیست. اشکش دم مشکش بود انگار.…
بیشتر بخوانید » -
رمان دیازپام پارت 27
اخمی کردم. -مگه من لباس خواستم؟ -تو، نه اما خودم حس کردم. با اینکه تو دلم خوشحال شدم از اینکه…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 66
-نترس دختر جون، چرا اینقد ترسیدی؟ -هیچی! مازیار نزدیکش شد. -از اول می دونستم کی هستی. -مهمه که کی…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 38
هوا انقدر خوب و دلپذیر بود که احوالم و عوض کرده و تماشای دریا آرامش بی حدی و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دیازپام پارت 26
سمت در تراس رفتم. بوی سیگار از اون سمت تراس به مشامم خورد. قدمی سمت دیوار بینمون برداشتم اما با…
بیشتر بخوانید » -
رمان استاد خاص من پارت 37
دستم و گرفتم جلو دهانش: _هیس! هیچی نگو آوا که سری تکون داد، دستم و برداشتم که سرش و…
بیشتر بخوانید » -
رمان من یک بازنده نیستم پارت 65
زود همه ی کارهایش را کرد. وقتی به طبقه ی بالا صدای خنده ی شیلا و بازی کردن شاهرخ…
بیشتر بخوانید »