سقوط یک فرشته
-
رمان سقوط یک فرشته
رمان سقوط یک فرشته نویسنده : هنری وود خلاصه رمان: 🔸 دختری به اسم ایزابل با پدرش که…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت آخر
“آیا شما او را ملاقات کرده اید.” “خیر … نخیر” کارلایل دیگر چیزی در این خصوص نگفت نگاهی به…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 9
رنگ و روی کارلایل برافروخته شد و گفت : « خیر نمیتوانم ، اگر بجز له ویزون کس دیگری…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 8
«هیچ کار.اصلاً همیشه خسته هستم.» «به آقای دکتر واین رایت گفته ای که خسته هستی؟» «نه پدر جان…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 7
احتیاج به دانستن اسم اصلی او دارم. «با کمال میل حاضرم این خدمت را برای شما انجام دهم» تورن…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 6
این خبر در اولین وهله یک نوع حس آرامش و رضایتی برای ایزابل فراهم نمود می دید که موجود…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 5
«شاید راه حلی پیدا کنیم ولی در این لحظه بشا اطمینان بدهم که بعد ها در کار شما مداخله…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 4
اینکار ک امکان پذیر نیست خانم من حاضر به قول پذیرایی از او نخواهدشد کارلایل چون این بشنید بدون…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 3
برخلاف پیش بینی طبیب طفل زنده مانده و روز به روز نیرومندتر وشاداب تر می شد.برای پرستاری او…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط یک فرشته پارت 2
کارلایل روز بعد نیز در آنجا ماند و راجع بجریان کار اقدامات بدوی بعمل آمده عصر روز بعد که…
بیشتر بخوانید »