عکس عاشقانه

adminخرداد ۱۸, ۱۳۹۷

0 2,041 کمتر از یک دقیقه

adminخرداد ۱۸, ۱۳۹۷

0 2,041 کمتر از یک دقیقه

admin

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

تازه
پرخواننده
نظرها

رمان استاد مغرور من
مهر ۲۰, ۱۳۹۷
رمان عروس استاد فصل دوم استاد مغرورمن
آذر ۶, ۱۳۹۷
رمان دانشجوی شیطون بلا
اسفند ۸, ۱۳۹۷
رمان معشوقه اجباری ارباب
مرداد ۲۱, ۱۳۹۷
رمان معشوقه‌ی فراری استاد
مرداد ۱۷, ۱۳۹۸
رمان حرارت تنت
شهریور ۳۰, ۱۳۹۷
رمان دانشجوی شیطون بلا پارت 1
اسفند ۸, ۱۳۹۷
رمان استاد خاص من پارت 1
بهمن ۱۲, ۱۳۹۷
رمان گرداب
اسفند ۲۰, ۱۳۹۷
رمان عروس استاد پارت ۳۵
فروردین ۵, ۱۳۹۸

Butterfly
خیلی قشنگ بودددددددددددد مرسی مرسی مرسییییییی😪🤍...
مهدیه
خاااااک بر سر نویسنده و منی ک این سمو خوندم 🥲 اخه چراااااااا...
hasti
عالیییی هرچی بگم کم گفتم♥️♥️♥️...
hasti
عالیییی هرچی بگن کم گفتم♥️♥️♥️...
هلن
فوق العاده بود، ولی یه لحظه ترسیدم از مرگ ستاره. دسته نویسند...
Vidi
عالی فقط اگه زحمتی نیست میشه پارت های گل گازاگیلا رو هم بزار...
نیلوفر
عالی باهاش زندگی کردم...
نیلوفر
چقدر این رمان به دلم می شینه هیچ رمانی آنقدر منو درگیر خودش...
نیلوفر
مردم براش چقددددر قشنگ...
نیلوفر
فقط میخوام گریه کنم...

رمان شوکا پارت 34 خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
شوکا پارت³⁴ دیگه تا خود شرکت حرفی بینمون رد و بدل نشد. وقتی رسیدیم پیاده شد و اومد سمتم. اومد سمتم و گفت _در کل اینجا ۵ طبقه است. طبقه ۵ مدیر عامل طبقه ۴ مدیر کل…بابا طبقه ۴ سری تکون دادم و مرسی گفتم. با هم رفتیم سمت شرکت و با هم سوار آسانسور […]
mahoora 🖤
رمان دختر سرکش پارت ۱۱ خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
#part_۱۱ ❤️دخترسرکش پارم_ خیس شدیم تاکسی هم رامون نمیده توماشینش پیاده هم که نمیشه مردم بهمون میخندن ای خداااا نگار_زنگ بزن بابام بگو بیاد دنبالمون منتظر نشستیم تا بابام اومد سوار شدیم بابانیما_چرا خیسین شمارفتین شنا؟ نگار_عه بابا . پارم_عمو استخره چی شنایه چی . حسام پسر اقا معتمدی این کارو کرد یکم پررو بازی […]
Faezeh 💕
دیدار دوباره ی یک عشق پارت دهـــم خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
(ســــــه روز بعد) تو این سه روز تصمیم خودمو گرفته بودم شاید نیما گزینه ی خوبی باشه البته اگه دوسم داشته باشه توی تخت خودمو جابه جا کردم و به نوتیف های پریا توجه نکردم به نیــما زنگ زدم و صدا و صاف کردم قبل اینکه حرفی بزنم گفت: دختر تو کجاااییی چت شده چرا […]
Shima Shams
رمان پاریس پارت 4 خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
سرش پر از درد بود.. کلافه و ترسیده بود.. آدم جدید.. برزگترین فوبیای این روزهایش.. زمانی آرزو داشت و لذت میبرد از آشنا شدن با آدم ها جدید و متفاوت اما حال.. از اینکه جمعیت روستا به صد نفر هم نمیرسد و همه گرم و صمیمی اند و مثل آدم ها در شهر با او […]
Sand Girl
رمان پایانی برای یک آغاز پارت پنجم خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
با شنیدن کلمه محضر ۲ متر پریدم _محضرررر؟! +بله محضررررر _چرا اونوقت؟! +چون قرار تو و آرسین با هم عقد کنین و بعد به آقاجون بگید که زن و شوهرید تا آقاجون بیخیال بشه _آها بعد اینکه بیخیال شد چی در باز شد و آرسین اومد تو دست به سینه تکیه به دیوار داد و […]
Shima Shams
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۱۲ خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
( یک هفته بعدددد) دقیقا یک هفته از اون ماجرا میگذره….از اون موقعه عمو فربد دیگه به بابا زنگ نزده تو کل فامیل هم پخش شده رزا عاشقِ یه پسره شده به ارش جواب منفی داده پوفففففف از هیرادم خبری ندارم! مامان و بابا هم با ازدواج با هیراد مخالفن، میگن هیراد یکسره ماموریته و […]
Sahar mahdavi
رمان بوی گندم پارت ۵۳ خرداد ۱۶, ۱۴۰۲
از فرودگاه بیرون آمد و سوار تاکسی شد هوای تهران بارانی بود دلش برای خیابان های شلوغش تنگ بود پاییز این شهر را دوست داشت جلوی خانه از ماشین پیاده شد راننده چمدان را جلوی پایش گذاشت بعد از دادن کرایه و انعام سوار ماشین شد و به سمت خانه راند سرش را بالا گرفت […]
لیلا مرادی
شوکا پارت 33 خرداد ۱۵, ۱۴۰۲
رمان شوکا پارت³³💊🥣🗄 #شوکا در حموم و زدم و تقریبا با صدای بلند گفتم _نیما…ناهار آمادس‌ _باشه اومدم. و بعدش صدای شیر آب قطع شد و من رفتم آشپزخونه. نشستم و میز و منتظر شدم تا بیاد. بالاخره اومد و البته با موهای تر. نشست و گفت. _بوش که خوبه. _مزشم خوبه حالا بخور. چشمی […]
mahoora 🖤
یکی بود؛یکی نبود!پارت سیزده خرداد ۱۵, ۱۴۰۲
گیج نگاش کردم و در مقابل چشمای گرد شدش پرسیدم: _یوتیوبر چیه؟(کمی مکث کردم و متعجب خودمو کمی جلو کشیدم)یعنی معروفه؟ تک خنده ای کرد و سرشو به چپ و راست تکون داد -وای؛ دختر خیلی با نمکی تو!شوخیه باحالی بود از جو جدی کار بیرون اومدیم! پوکر فیس نگاش کردم و‌ گفتم: _شوخی نکردم! […]
Hasti Haghighat.n
رمان آتش پارت 48 خرداد ۱۵, ۱۴۰۲
مسیح صدایش زد.. پر از التماس.. پر از خواهش.. او آترا را ترجیح میداد به این موجود شکستنی.. نمیدانست چی کار کند و تنها توانست صدایش بزند.. – نفس.. + من خیلی تنهـام مسیح.. ای کـاش.. ای کـاش هیـچ وقت فردا صبح نشه.. حتی خودش هم نمیدانست چرا فردا صبح نشود اما گفت و گریه […]
sety ღ

admin

نوشته های مشابه

عکس خانومانه برای پروفایل

جدیدترین گالری عکس پروفایل اسپرت دخترانه سری اول

عکس های عاشقانه و احساسی 2018

عکس پروفایل دخترانه

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ