رمان دانشجوی شیطون بلا

رمان دانشجوی شیطون بلا پارت آخر

2.4
(7)

 

به در خواست نویسنده بقیه پارت ها از سایت برداشته شد 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.4 / 5. شمارش آرا : 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نوشته های مشابه

‫53 دیدگاه ها

  1. سلام من تا اونجایی که نورا رفت ایران رو دیدم ولی هر چی دنبال بقیه اش میگردم نیست ترو خدا خواهش میکنم از اونجا به بعد توی چه لینک یا برنامه ای هست بهم بگید

  2. اونایی که میگن پارتا یکیه از سایت رمان من بخونید بهترو بروز تره
    پارتاش هم جدیدتره
    فصل اول و دوم هم جفتش هست ولی فصل دوم داره هر چند روز ی بار پارت گذاری میشه اخرین پارتش هم 106هست
    درکل مرسی از نویسندش عالیه واقعا قشنگه ولی دیر پارت های بعدی رو میزارید

  3. اخ اخ اخ نکنه کل رمان هایی که مینویسی اینجوریه پارت هارو میزاری بقیه رو کنجکاو میکنی بعد بقیه رو بر میداری که پول به جیب بزنی بیان بهت پول بدن تو بهشون رمان رو ارائه کنی
    واقعا براتون متاسفم
    من در به در میگردم تا پیدا کنم بقیه رمان رو حالا نگو………….
    میخاستن مارو کنجکاو کنن بعد بگن پول بده تا بقیه رو بهتون بدم
    یه رمان که اخرش میدونیم چی میشه ارزش نداره که بخایم پولمون رو تو اب جوب بریزیم

  4. نویسنده چرا پارت هارو برداشتی من نگرانم چه اتفاقی افتاده ممنون میشم اگه شما بهم بگید لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً از پارت 40 به بعد بزارید شما که زحمت کشیدید و نوشتید چرا من نگاه زحمت هاتون نکنیم و نخستین ممنون میشم اگه پارت های فصل اول 40 به بعد رو بزارید شما زحمت کشیدید حالا ممنون میشم اگه شما لطف کنید و پارت ها رو بزارید من دارم نگران میشم

  5. چرا قسمت آخر فصل اول نیست. لطفا یه رمان رو توی سایت میزارید کامل و تمام و کمال بزارید. الان فصل دوم خیلی بدون مقدمه شروع شده

  6. سلا من با انتقادات اون نویسنده موافقم و اینکه اگر نویسنده رمان میخاد درآمد زایی کنه و ادامه فصل یک و بفروشه زودتر اطلاع بده وگرنه چه دلیلی داره که بگه از پارت ۴۰ به بعد رو از سایت برداریم این واقعا به دور از عقل من به شدت دنبال پارت های این رمان بودم و الان خیلی ناراحتم که ادامه رمان و نمیتونم بخونم گذاشتن رمان های عادی توی ی سایت هنر نیست سایتی خوبه که بره رمان های کمیابی مثل تیمارستانی ها ، دیازپام، خط و نشان و…… بخره و داخل سایت به صورتpdf,apk یا رایگان بزاره

  7. سلام علیکم ادامه رمان چیشد؟من پی دی افشو دانلود کردم اما دیگه ادامه نداره فصل دومش هم همش عین فصل اوله..چرا اینطوره؟لطفا بقیشو بذارین
    هردو فصل عین همه چراااا؟؟؟
    لطفاپاسخگو باشین

  8. سلام علیکم ادامه رمان چیشد؟من پی دی افشو دانلود کردم اما دیگه ادامه نداره فصل دومش هم همش عین فصل اوله..چرا اینطوره؟لطفا بقیشو بذارین

  9. ببخشید من این رمان رو کجا میتونم کامل پیدا کنم بخونم اخع هر سایتی میرم نیست خواهشا هرکی میدونع بگع کع از کجا میتونم بخونمش

  10. سلام من تا صفه ۶۸۴ را خوندم از این رمان رو و اگه میشه برام بقیشو بفرستید من از جایی رو خوندم که نورا باردار میشه و بقیشو میخوام بخونم

  11. چرا پارت هارو برداشتین😭

    من از کجا الان بقیه رمان رو بخونم حداقل پی دی اف بدین

    اسم کانالتون تو تلگرام هم میشه بدین

  12. رمان خوبی بود و در جواب اونی که اشکال گرفته بود باید بگم
    درباره ی صیغه هم امیر علی و هم نورا شیعه بودن و امیر علی برای راحتی نوورا این کارو کرد و دوم اینکه امیرعلی بجز دو سه باری که به نورا سیلی زد حمله روانی خاصی نداشت وسوم اینکه بوسیده شدن لب های خونی در کار نبود چون در اون پارت میگه که امیر علی لب های ن‌را رو با دستمال پاک میکنه بعد میبوسه و چهارم اینکه پدر نورا ورشکسته شده بود و اگر در جایی سرشناس بانوجه به تحصیلات کار میکرد پیداش میکردن در اخر اینکه به سرکار رفتن و دانشگاه رفتن نورا و هم امیرعلی اشاره میشد
    خواهشا اوللا دقت رمان رو بخونید بعداشکال بگیرید

    1. چرا خیلی دردناکه منم فقط تا جایی که نورا تو ی بیمارستان تو کشور خودش مشغول کار شد خوندم الان فصل دو هنو شرو نکردم

  13. سلام و خسته نباشید، ضمن اینکه در کل داستان جذاب و قشنگی بود اما اشکالات فراوانی به این داستان وارد هست. من نه برای ایرادگیر بلکه برای اینکه خودم در کار نوشتن هستم و هدفم انتقاد سازنده است و امیدوارم نویسنده عزیز این اشکالات را در کارهای بعدی بر طرف کنند و یا می توانند همین رمان را اصلاح کنند. زیرا خواننده با مطالعه کردن قرار است هم لذت ببرد و در فضا قرار گیرد و هم از مطالعه اطلاعاتش افزوده شود و همچنین انتطار می رود فردی که مطالعه می کند، پس مطالعه توانایی هایش حد اقل در در املا و انشا بهبود یابد!
    1 غلظ های املایی فراوانی در این رمان به چشم می خوردند، برای مثال: پرتغال که نام این میوه باید با ق (پرتقال) نوشته شود یا مطمعن که باید (مطمئن) نوشته شود و… که از نویسنده حد اقل انتظاری که می رود این است مه غلط املایی نداشته باشد!
    2 داستانی که تخیلی نیست و قرار است فضایی واقعی را برای خواننده ترسیم نماید و تحت تاثیر قرار دهد، باید واقعیات را رعایت نماید اما در این داستان بسیاری مسائل دور از واقعیت و حتی دور از عقل بودند، برای نمونه به چند مورد اشاره می کنم: فضای کلاس و دانشگاهی که (نورا) در آن درس می خواند، غیر واقعی و نا درست ترسیم شده بود برای مثال انگار که برای رشته پزشکی فقط یک استاد و یک درس وجود دارد و هیچ گونه فضا سازی از سایر دروس و سایر اساتید و سایر کلاسها به چشم نمی خورد حتی در حد اشاره!
    3 حالات روحی و روانی و عاطفی نورا و امیر علی کاملا به دور از واقعیت انسانهای عادی و سالم بود و گویی نورا اغلب اوقات بیهوش شده و بدون اختیار بوده و امیرعلی به راحتی او را به خانه و جاهایی می برد و اصلا توانایی حرکت نداشته و در شرایط خطر که هر انسان عاقلی احساس وحشت کرده و خوابش می پرد، نورا خوابش برده و حالت بیهوشی و بی خبری پیدا می کند! شخصیت نورا به گونه ای ترسیم نشده است که بتوان او را یک دختر محکم و لج باز که در شرایط بدی گیر افتاده، ترسیم نمود، بلکه لحضاتی لج باز و محکم، لحضاتی گستاخ و پر رو، لحضاتی منفعل، لحضاتی هم دچار حمله صرع و بیهوشی و بی خبری، بهه تصویر کشیده است! حالات روانی و حملات امیر علی و کتک زدن و ناگهان مهربان شدنش هم به یک انسان تحصیل کرده و آن هم پزشک شباهت ندارد بلکه انگار یک بیمار روانی به تصویر کشیده شده!که هیچ گونه تعادلی در رفتارش نیست! واقعیت این است که انسانهای روانی و بی تعادل وجود دارند اما نه در سمت استادی دانشگاه و ریاست بیمارستان در کشورهای اروپایی!
    4 در مورد نوع ارتباط خود امیرعلی به زور نورا را خواسته و خودش دوباره او را پس می‌زند و با آنا رابطه بر قرار می کند! آن هم کسی که به عنوان فردی مشکل دار از نظر جنسی مطرح شده است! جایی می گوید من تنوع طلب هستم و نورا را نمی‌خواهم وارد زندگی شخصی م کنم و یا بیشتر به او نزدیک شوم و به همان دختری که به زور به خانه اش آورده بی محلی می کند!
    5 بی تفاوتی پدر و مادر امیر علی نسبت به دختری که در خانه پسرشان است و انگار متوجه نمی شوند که چه نوع ارتباطی بین آنها وجود دارد و در همان حال آنا را هم می شناسند و انگار درک نمی کنند پسرشان چکار می کند و بسیار عادی رفتار می کنند و مادر امیر علی با وجود این مشاهدات باز هم تصور می کند که نورا قرار است عروسش باشد، پس آنا این وسط چکاره است که شب در اتاق پسرش می ماند؟ و اگر امیر علی به راحتی با هر دختری رابطه دارد و تحریک می شود، مشکلش کجاست؟!
    6 خود امیر علی که پزشک است و در حد ریس بیمارستان، و تدریس دانشگاه آن هم در کشوری دیگر، چطور اینقدر اطلاعاتش ضعیف است که قادر نیست مشکل خود را از نظر پزشکی حل کند و اگر مشکلش واقعا حل ناشدنی است، چگونه به یک باره به او خبر می دهند که درمان شده، در حالی که خودش بی خبر از بهبود بوده و حسش نکرده است؟!
    7 مساله صیغه کردن آن هم در کشور اروپایی برای افراد این داستان که مذهبی هم نیستند، و با سبتیر اشخاص روابط آزاد دارند، بسیار احمقانه و دور از عقل به نظر می رسد!
    8 تکرار اصطلاح (طعم تلخ خون) ! که بیش از حد تکرار شده و واصولا مزه خون تلخ نیست و این اصطلاح صرفا جاهایی خاص در داستان آن هم یکی دو مرتبه می تواند اتفاده شود! نورا دائم لب‌هایش را گاز می گیرد و دائم لب‌هایش زخمی است طعم تلخ خون در دهانش حس می شود! و دو خط بعد امیر علی که صحنه خونی شدن لب‌هایش را دیده، بوسه بر آن لبها می زند واقعا لب خونی و زخمی چطور می تواند هوس انگیز و بوسیدن باشد؟ که به نظرم این صحنه و این اصطلاح در داستان اصلا جالب نبوده و نباید بکار برده می شود! یا جایی که آنا به نورا حمله کرده ولبش بخیه می خورد و فردا باز با امیر علی لب یکدیگر را می بوسند!
    9 اینکه امیر علی بارها و بارها به نورا که برایش جذاب و تحریک کنن ه است، و او را برای خود می خواهد، حمله می کند و آو را می‌زند و شکنجه می کند ولی نمی تواند با آنا چنین برخوردی داشته باشد در حالی که او را هم نمی خواهد!
    10 خانواده امیر علی از حالات روانی و حمله کردن های وی و عصبی بودن و پرخاشگری اش آگاهی دارند ولی برایشان عادی است!
    شخصیت امیر علی را می شد با توجه به مشکلش کمی خشک و عصبی و بی طاقت که نسبتا زود از کوره در می رود، ترسیم کرد اما لزومی نداشت به صورت یک انسانی که به کلی تعادل روحی و روانی نداشته و دائم حمله می کند و دائم خس و حالش عوض می شود ترسیم شود!
    11 در کل هم نه نورا مشغول درس خواندن است و نه امیر علی چندان سر کار می رود، که واقعیت در کشورهای اروپایی اگر افراد بخواهند به این شکل کار کنن و درس بخوانند، امکان ندارد!
    12 اینکه در کشوری برای نورا هیچ کاری پیدا نمی‌شود! و باید در هر شرایطی به امیرعلی وابسته شود
    13 وکیل پدر نورا که چرا باید با امیر علی به خاطر پول همکاری کند، او که ورشکسته و محتاج نشده بود! ، ورشکستگی پدر نورا و بعد هم نسبتا بی تفاوت بودنشان به شرایط دخترشان و بعد به ایران آمدن امیرعلی و به سرعت خریدن نصف سهام کارخانه ای که پدرنورا در آنجا مشغول به کارگری است! غیر واقع بینانه است.
    اینکه امیرعلی پس از آمدن به ایران باز همان نفوذ و شرایط را دارد، فورا راننده و ماشین و خانه و خدمتکار هم آماده دارد!
    اینکه پدر نورا اصولا چرا باید گس از ورشکستگی کارگری کند؟! بالاخره فردی با آن مقام و مرتبه حتما تحصیلاتی داشته که بتواندکار آبرومندتر و بهتری انجام دهد! اقدام خانوا ه نورا برای سقط وقتی متوجه بارداری اش شدندکهکل خانواده در اتاق حضور داشتند و انگار قرار بوده جلوی چشمپدر و مادرش دکتر این کار را انجام دهد! که اینها همه و همه شرایط غیر واقعی را می سازند که مانع از باور کردن داستان و قرار گرفتن در فضا می شود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا