امروز اولین روز رفتنم به دانشگاه بود و به شدت استرس داشتم ، هیچ کس رو توی لندن نداشتم و تک و تنها نمیدونستم چیکار کنم ! هرچند پدر من رو مستقل بار آورده بود ولی همیشه عقایدش رو به من تحمیل میکرد ! آخه مگه دانشگاهای کشور …
ادامه مطلب »رمان استاد خاص من
رمان استاد خاص من نویسنده: محیا داودی ژانر : عاشقانه / طنز پراید قشنگم و توی پارکینگ دانشگاه پارک کردم و خواستم از ماشین پیاده شم. بازم دیرم شده بود! اصلا مگه ممکن بود یه روز من کلاس داشته باشم و به موقع برسم؟! استغفرالله! غرق همین …
ادامه مطلب »رمان قصاص
رمان قصاص نویسنده : سارا گل خلاصه: شاید برای همه پیش اومده باشه که میون روزمرگی ها ، جایی بین مشکلات کوچک و بزرگ اتفاقی رخ بده که حتی فکرش رو هم نمی کردی. یا خوب ، یا بد ! اتفاق خوب در آینده میشه یه خاطره ی …
ادامه مطلب »رمان بوی عشق
رمان بوی عشق نویسنده : سارا کزازی ژانر : عاشقانه هیجانی همراه با صدای خود نویسنده #پارت اول -مشترک مورد نظر خاموش میباشد؛لطفا… اه؛یعنی کجا میتونه رفته باشه؟!: +رزا بیا ناهار. -مامان میل ندارم. +یعنی چی میل نداری؟دیروز نه ناهار خوردی نه شام . امروزم صبحانه …
ادامه مطلب »رمان شروع تلخ
رمان شروع تلخ نویسنده : فاطمه .ب ژانر : عاشقانه بخشی از خلاصه رمان شروع تلخ : سوگند روبروش ایستاده بودم با نفرت نگاهی به چشمام انداخت و گفت : _یه وارث میاری و گورت و گم میکنی؟ یقه لباسمو گرفت و به سمت خودش کشیدم : …
ادامه مطلب »رمان عروس استاد فصل دوم استاد مغرورمن
#رمان عروس_استاد نویسنده : ترنم در واقع توی این رمان مهرداد و ترانه هم حضور دارن و یه جورایی فصل دوم استاد مغرور من هست فقط شخصیت ها کسای دیگه ای هستن و مهرداد و ترانه زمانی وارد داستان میشن که استاد مغرور تمام بشه دامن لباس عروسمو …
ادامه مطلب »رمان این مرد امشب میمیرد
نام رمان : این مرد امشب میمیرد نویسنده : زینب ایلخانی ژانر : عاشقانه هیچ وقت دلم ه*و*س نوشتن روزمرگى هايم را نكرد و نداشت چرا كه چيز جالبى در روزها و ماه ها و سال هاى زندگى ام رخ نداده بود هر آنچه كه بود مزه اى جز …
ادامه مطلب »رمان مُوژان من
نام : موژان من نویسنده : mehrsa-m خلاصه ي رمان داستان راجع به زندگي دختري به اسم مُوژان كه عروسيش و به هم ميزنه چون كه از بچگي عاشق پسر عموش بوده و آرزوي ازدواج با اون و داشته . حالا بايد ديد تقدير چه سرنوشتي رو براش رقم زده …
ادامه مطلب »رمان تقاص
رمان تقاص نویسنده : هماپوراصفهانی ژانر : عاشقانه سالها پیش … وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم حوادثی رخ داد که تاثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت … شاید هیچ کس تصورش را هم نمی کرد یک عشق اتشین در گذشته باعث یک عشق اتشین …
ادامه مطلب »رمان حرارت تنت
رمان حرارت تنت نفس نفس می زنم. توجهش سمت دیوار جلب میشه و یه قدم جلو میاد … ترسیده تر، هر دو دستم رو جلوی دهنم میذارم و تکیه م رو به دیوار میزنم .. چسبیدن رژ لبم به کف دستم رو حس میکنم … کمر لختم سردی دیوار سنگی …
ادامه مطلب »