و آروم کنار گوشم زمزمه کرد : _هیس ….آروم باش من قصد آزارت رو ندارم چند ثانیه مات و مبهوت موندم و حتی نفس کشیدن هم یادم رفت از حس نفس هاش کنار گوشم سرم کج شد و یکدفعه نمیدونم چه مرگم شده بود که با حس بوی …
Read More »Monthly Archives: آوریل 2021
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت ۷۹
” آیناز ” با رفتن اون لعنتی از خونه و دور شدنش از خودم تازه تونستم نفس راحتی بکشم از سر جام بلند شدم و برای اینکه از اون حال دربیام تصمیم گرفتم چرخی توی خونه بزنم به دنبال پیدا کردن چیزی که باهاش بشه در رو باز …
Read More »رمان ویدیا جلد دوم پارت ۴۴
چیزی تا عید نمانده بود و ویدیا در تکاپوی گرفتن مراسم بزرگی به مناسبت آمدن بهار در عمارت بود. هرچند میان اونهمه شلوغی و هیاهوی کارهای مراسم، باز هم ته قلبش نا آرام بود و شور میزد. واهمه داشت از برخورد علیرام و بن سان بعد از روبرو …
Read More »رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت ۷۸
چند ثانیه بی حرف خیره ام شد و انگار دنبال راست و دروغ حرفام میگرده با کنجکاوی نگاهش رو توی صورتم چرخوند و بعد از چند ثانیه ازم فاصله گرفت و با لحنی که بوی تمسخر میداد گفت : _آهان پس باید بهت بگم مبارکت باشه از طرز نگاه …
Read More »رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت ۷۷
با بدنی که از زور خشم میلرزید تا خواستم کارو یکسره کنم یکدفعه جا خالی داد و تیزی توی دستم روی میز فرو اومد دندونامو روی هم سابیدم و بی معطلی باز به سمتش حمله کردم که با یه حرکت مُچ دستام رو گرفت و به کابینت ها تکیه …
Read More »