سال: ۱۳۹۹
-
رمان ویدیا جلد دوم
رمان ویدیا جلد دوم پارت 32
#ایران_تهران #پانیذ صدای موزیک قطع شد. لامپ ها خاموش شدند و شمع های عطرآگین روشن شدند. پیانو زیر پنجره…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 61
” جورج “ همونطوری که در حال تعویض لباسام بودم نمیتونستم برای لحظه ای هم نگاه از صورت…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 60
با بیرون رفتنش از اتاق عصبی دنبالش راه افتادم لعنتی !! حالا این رو چیکار میکردم خدایا ؟؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان ویدیا جلد دوم
رمان ویدیا جلد دوم پارت 31
#ایران_تهران #ویدیا -و اگر … نازیلا انگشت اشاره اش رو روی لبهای ویدیا گذاشت. -هیشش … اگر و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 59
از حالت نشستنم توی بغلش ، خجالت زده تکونی به خودم دادم تا بلند شم که بدتر شد…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان ویدیا جلد دوم پارت 30
#ایران_تهران #شاهو -نکنه فراموش کردی؟ شاهو با عصبانیت دستهاش و مشت کرد. -من تو کشور پیشرفته ای زندگی می کنم،…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 58
نمیدونم چقدر توی فکر بودم که با صدا کردن اسمم توسط جورج به خودم اومدم _الو آیناز…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان ویدیا جلد دوم پارت 29
#ایران_تهران #پانیذ گارسون سینی دیزی رو روی میز، رو به روشون گذاشت. پانیذ با گذاشتن سینی چشم بست و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 57
بدون اینکه توجه ای به میزای دور و بر بکنم مستقیم رفتم و پشت آخرین میز ته سالن…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 56
_ولی داداش….اون دختره گناه داره نابودش کردی میفهمی ؟؟ نه این ول کن نیست ، دست از…
بیشتر بخوانید »