رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم
-
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 81
همین که دهن باز کردم چیزی بگم دستش روی یقه پیراهنم نشست و به سمت خودش داخل خونه کشیدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 80
و آروم کنار گوشم زمزمه کرد : _هیس ….آروم باش من قصد آزارت رو ندارم چند ثانیه مات…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 79
” آیناز ” با رفتن اون لعنتی از خونه و دور شدنش از خودم تازه تونستم نفس راحتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 78
چند ثانیه بی حرف خیره ام شد و انگار دنبال راست و دروغ حرفام میگرده با کنجکاوی نگاهش رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 77
با بدنی که از زور خشم میلرزید تا خواستم کارو یکسره کنم یکدفعه جا خالی داد و تیزی توی…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 76
” نیما “ صورتش کبود کبود شده و تموم رگ های پیشونی و گردنش بیرون زده…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 75
هق هق گریه اش اوج گرفت ، درحالیکه روی صندلی افتاده بود با سر و صورتی آشفته و…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 74
حدسم درست بود که نمیخواست باهاشون بره ، چون آیناز بعد از سوار کردن جورج تو ماشین چند دقیقه…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 73
به سمتم برگشت و با تعجب گفت : _چیه ؟؟ شونه ای بالا انداختم _هیچی معلوم بود باور…
بیشتر بخوانید » -
رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت 72
بعد از مدت ها لبخند بزرگی کل صورتم رو در برگرفت _عالی شدم واقعا ممنونم !! چشمکی زد…
بیشتر بخوانید »