” نیما “ صورتش کبود کبود شده و تموم رگ های پیشونی و گردنش بیرون زده بودن تکونش دادم و با استرس اسمش رو صدا زدم _آینااااز چی شدی دختر ؟؟ معلوم بود شوکه شده و نمیتونه نفس بکشه برای اینکه به خودش بیارمش …
ادامه مطلب »آرشیو ماهانه: مارس 2021
رمان ویدیا جلد دوم پارت ۴۳
#ایران_تهران #یاس یاس از اتاق بیرون اومد. شاهو و ملیکا پشت میز صبحانه نشسته بودند. تمام این چند روز با خودش کلنجار رفته بود. نباید میذاشت پدرش متوجه بشه که از همه ی ماجرا خبر داره. ملیکا با دیدن یاس لبخندی زد. -بیا عزیزم …
ادامه مطلب »رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت ۷۵
هق هق گریه اش اوج گرفت ، درحالیکه روی صندلی افتاده بود با سر و صورتی آشفته و بهم ریخته خون بود که از دهنش بیرون میزد و با چشمای اشکی بهم خیره مونده بود انگشت اشاره ام رو جلوی صورتش تکونی دادم و حرصی گفتم : _بار …
ادامه مطلب »رمان دانشجوی شیطون بلا فصل دوم پارت ۷۴
حدسم درست بود که نمیخواست باهاشون بره ، چون آیناز بعد از سوار کردن جورج تو ماشین چند دقیقه ای با راننده صحبت کرد که اونم سر آخر دستشو روی سینه اش به نشونه احترام گذاشت و سوار ماشین شد و رفت حالا فقط آینازی مونده بود که کیفشو …
ادامه مطلب »رمان ویدیا جلد دوم پارت ۴۲
#ایران_کیش #علیرام سؤالی نگاهم رو بهش دوختم. اشک توی چشم هاش حلقه زده بود. با صدایی که می لرزید لب باز کرد. -بخاطر اون داری من و پس می زنی؟ ابرو در هم کشیدم. -منظورت چیه؟ -منظورم رو خوب می فهمی! تو بخاطر اون دختره داری من و پس …
ادامه مطلب »